از موضوعاتي كه در زمينه سياستگذاري و تعيين راهبردهاي ورزش همگاني و تفريحي نقش تعيين كننده دارد توجه به ابعاد ورزش همگاني است. ورزش همگاني و تفريحي داراي پنج بعد يا حيطه است:
1- ورزش آموزشي (Educational Sport)
شامل برنامه هايي است كه فرصتهاي يادگيري مهارتهاي ورزشي را بوجود ميآورد.
2- ورزش غير رسمي (Informal Sport)
شامل شركت خودانگيخته افراد در ورزش ميشود. اين شكل از ورزش به كمترين مديريت و كنترل نياز دارد. برنامه اصلي در اين شكل از ورزش فراهم آوردن تسهيلات قابل دسترسي براساس شرايط، علايق و منابع فردي است. بازيهاي دبستاني و يا ورزش در محلات نمونه هايي از ورزش غيررسمي هستند.
3- ورزش درون بخشي (Intramural Sport)
شامل مسابقات و رويدادهاي ورزشي است كه در آن شركت كنندگان در يك بخش خاص جامعه مانند مدرسه، دانشگاه، بازار، مكان نظامي، حوزههاي علميه و امثال آنها قرار دارند. مسابقات درون دانشگاهي يا درون سازماني مثلاً بين كارمندان يك اداره از جمله ورزشهاي درون بخشي مي باشد.
4- ورزش برون بخشي (Extramural Sport)
دربرگيرنده شركت سازمان يافته افراد در رقابتهاي تفريحي در قالب تيمها و مسابقات ورزشي ميباشد مانند مسابقات بين سازمانها يا بين دانشگاهها.
5- ورزش باشگاهي (Club Sport)
باشگاهها معمولاً بوسيله جمعي از افراد با علايق مشترك ساخته مي شود. باشگاهها از نظر برنامههاي ورزشي با هم تفاوت دارند و اعضاي آن نوع فعاليت را مشخص ميكنند. ورزش همگاني نيز مانند هر پديده ديگري تحت تاثير وضعيت رفاه مردم، فرهنگ و ساير عوامل اجتماعي ميباشد و بر آنها نيز تاثيرگذار است. بنابراين براي برنامهريزي و سرمايه گذاري در ورزش بايد به عوامل متعددي توجه كرد. ساختار سازمانها و راهبردهاي هر كشور از عوامل موثر بر ورزش همگاني آن كشور است.
دلايل متعددي براي برنامه ريزي و سرمايه گذاري در ورزش و تفريحات سالم وجود دارد كه در ذيل به برخي از آنها اشاره مي شود:
1- نخست اينكه ورزش بخش مهمي از زندگي اجتماعي است، باعث توسعه مهارتهاي رهبري و فرصتهاي بروز خلاقيت مي شود.
2- دوم اينكه شركت در فعاليتهاي ورزشي باعث افزايش سطح بهداشت عمومي و جلوگيري از بروز بيماريهاي فرسايشي ميشود. همچنين باعث مشاركت تمامي آحاد جامعه در يك زندگي پرتحرك مي شود.
3- سومين دليل براي برنامهريزي در ورزش اثر آن بر جهانگردي و تاثير شگرفي است كه روي منافع اقتصاد كشورها دارد. همچنين ورزش به وسيله اي براي تعامل اجتماعي تبديل شده است. ورزش، سلامت جامعه و محيط را تحت تاثير قرار مي دهد.
تعيين راهبرد و استراتژي براي رشد ورزش همگاني نياز به ابزارهايي دارد، از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره نمود:
1- تسهيلات اقتصادي
دولت مي تواند با تخصيص بودجهاي متناسب با جمعيت فعال در بخش ورزش همگاني در جهت رشد و ارتقاي آن اقدام كند. نگاهي به سياستگذاري كشورهاي مختلف در اين زمينه نشان ميدهد كه در كشوري مانند انگلستان 5/1 تا ۲ ميليارد پوند به ورزش همگاني اختصاص مييابد. در استراليا هزينه ورزش همگاني معادل هزينه رژيم هاي غذايي و بيماري هاي مرتبط با تغذيه مي باشد. دولت ژاپن در سال ۱۹۹۵ بودجهاي چند ميليارد يني را به توسعه ورزش اختصاص داد كه ۶ درصد از مجموع بودجه ژاپن بوده است. اين موضوع نشان دهنده اهميت فراوان ورزش همگاني است كه كشورها براي گسترش آن تا اين اندازه سرمايه گذاري ميكنند.
2- تغيير در مديريت و برنامه ريزي ورزش
سيستم ورزش همگاني در بسياري كشورها دست به تغيير استراتژي خود در فضاي رشد ورزش همگاني زده است و هدفش آن است كه فعاليتهاي بيشتري را در بخش هاي خصوصي فراهم آورد. چنين تحولاتي به علت تغييرات اجتماعي كه در زمينه تربيت بدني روي ميدهد، امري ضروري است، زيرا بخشهاي خصوصي بهتر مي توانند شالوده سازماني خود را براي دسترسي آسانتر به فعاليتهاي ورزشي براي همه پي ريزي كنند.
3- توسعه امكانات ورزشي
يكي از اصلي ترين عوامل براي مشاركت بيشتر مردم در ورزش، توسعه امكانات ورزشي است. تعداد كافي ميادين و زمينهاي ورزشي، تعداد مناسب مربي و متخصص ورزشي و همچنين افزايش مراكز و اماكن ورزشي، از زمينه هاي رشد مشاركت مردمي در ورزش به شمار مي رود. آنچه بيشتر از همه جلوه مي كند اين است كه رشد امكانات ورزشي در كشور با رشد جمعيت متناسب نبوده است. از طرفي تمهيدات لازم براي استفاده كامل و همه جانبه از امكانات و تأسيسات ورزشي موجود فراهم نيامده است. همچنين استفاده ناكارآمد از حداقل امكانات و تجهيزات موجود، موجب عدم برخورداري همه اقشار جامعه از امكانات ورزشي شده است. اين در حالي است كه بند سوم قانون اساسي به برخورداري رايگان همه مردم از تربيت بدني اشاره مي كند.
برنامه ريزي براي ورزش همگاني بايد ويژگيهاي زير را دارا باشد:
1- فراگير باشد: كليه گروه هاي جمعيت زن و مرد در سنين مختلف را شامل شود.
2- گروههاي خاص را مورد توجه قرار دهد: تأكيد خاصي بر نيازهاي جمعيت مسن، در حال رشد و افراد با شرايط ويژه داشته باشد.
3- مطابق با بافت محلي و منطقه اي و فرهنگ خاص يك جمعيت باشد.
4- رايگان باشد: به منظور ارتقاي مشاركت افراد در ورزش و بهره مندي از فوايد آن، برنامه ورزش همگاني رايگان باشد و از طريق سازمان هاي مرتبط مورد حمايت قرار گيرد.